عشق من گوش کن يادته که گفتم دوستت دارم و پرسيدی چقدر ؟ جوابم يادته ؟
گفتم نمی دونم و فقط می دونم خيلی زياد ... ولی حالا می دونم چقدر :
عشق من دوستت دارم ؛ تا حدی که حاضرم با تو تا اوج قله های بلند و سخت زندگی بدون توقف برم و خستگی راه را تا وقتی با منی حس نخواهم کرد .
عشق من دوستت دارم ؛ به همان اندازه که ستاره ها و ماه آسمون را دوست دارن و به بودنش نيازمندند ؛ به بودنت نيازمندم .
عشق من دوستت دارم ؛ تاحدی که لرزش انگشتانم به من قدرت نوشتن و لبانم قدرت بيان اين حس را نمی دهند .
عشق من دوستت دارم ؛ به همان اندازه که سوختن چوب در آتش دردناک است ؛ دوری از تو برايم سخت و زجرآور است .
عشق من دوستت دارم ؛ تاحدی که می خواهم آنقدر بگريم و فرياد بزنم تا ثانيه های ساعت دلشون برام بسوزه و با سرعت بيشتری روی صفحه روزگار حرکت کنند ؛ تا روز ديدار من و تو زودتر از راه برسه تا آغوش گرمت را حس کنم ؛ آغوشی که مدتهاست برايم باز مونده و انتظارم را می کشد .
عشق من دوستت دارم ؛ به همون اندازه ای که آب از خشک شدن می ترسه ؛ من از اينکه روزی از من دلگير بشی و ترکم کنی می ترسم .
عشق من دوستت دارم ؛ تا حدی که با نفسهام به درونم رخنه کردی و تمام سلولهای بدنم با عطر قدمهات جون تازه گرفته اند
عشق من دوستت دارم ؛ تا حدی که حد ندارد دوستت دارم . هنوز فکر می کنم که جواب سئوالت را کامل ندادم و بدون که جواب دادن به اين سئوال از تمام سئوالهايی که اکنون پاسخشون را پيدا کرده ام سختتر و طولانی تر است .
من با تو زنده ام همسفر من ... می پرستمت
:: برچسبها:
عشق من ,
خیلی زیاد ,
دوستت دارم ,
,
|
امتیاز مطلب : 392
|
تعداد امتیازدهندگان : 127
|
مجموع امتیاز : 127